معمولا همهی ما دست کم یک کودک بیش فعال را در خانواده یا اقوام خود سراغ داریم. این کودکان بسیار باهوش و با استعداد هستند ولی با این وجود، در زندگی تحصیلی و شغلی موفق نمیشوند، زیرا نمیتوانند بر چیزی تمرکز کنند و انرژی و استعدادهای سرشار خود را در جهتی درست بهکار بگیرند. خوشبختانه این مسئله قابل کنترل است و اگر والدین بدانند که چگونه با کودک بیش فعال خود برخورد کنند، میتوانند انرژی و استعدادهای او را به مسیر درست هدایت کرده و زمینهی موفقیتهای او در آینده را فراهم کنند. در این مقاله، ابتدا به این میپردازیم که بیش فعالی چیست و سپس راهکارهایی را برای مواجهه با این مشکل، بیان میکنیم.
علائم بیش فعالی، مواردی مانند مشکل در سازماندهیِ وظایف، پرت شدن حواس، اجتناب از انجام کارهای سختی که نیاز به تلاش دارند، ناتوانی در حفظ توجه به یک کار و مشکل در دنبال کردن یک کار تا انتها است. بیش فعالی، با بیقراری، بیش از حد صحبت کردن، و ناآرامی در کودک، خود را نشان میدهد. اصلیترین علامتِ آن، وجود الگوی مداومی است که در عملکرد یا رشد کودک، اختلال ایجاد میکند.
معمولا علائم بیش فعالی، در دو یا چند حوزه از زندگی فرد مشاهده میشوند: یعنی خانه، محلِ کار، مدرسه و روابط اجتماعی. شیوهی بروز و میزانِ نشانه های بیش فعالی، باید به صورتی باشد که با میزانِ رشدی که از کودک انتظار داریم، در تضاد باشد. یعنی کودک باید به میزان قابل توجهی، در مقایسه با همسالانِ خود، بیش فعال تر باشد.
در دو دهۀ اخیر به دلایل گوناگون از سوی بسیاری محققان و متخصصان کودکان استثنایی توجه بسیارای نسبت به وضعیت کودکان بیشفعال معطوف شده و مقالهها و کتابهای گوناگونی در همین ارتباط منتشر شدهاست. بدون تردید نخستین و مهمترین گام در طراحی و اجرای برنامههای توانبخشی و مدیریت رفتار کودکان بیشفعال، ارزیابی جامع ویژگیهای زیستی، شناختی و عاطفی ایشان و در نتیجه تشخیص دقیق، قبل از اطلاق هرگونه عنوان یا برچسب نادرست است. متأسفانه در بسیاری از موارد، هنگامیکه کودکی با عنوان بیشفعال یا فزونکُنش به مراکز خدمات روانشناسی یا روانپزشکی معرفی میشود اغلب روانشناسان و روانپزشکان محترم با مفروض تلقی کردن تشخیص اولیه و احساس نبود نیاز به ارزیابیهای بالینی مجدد برنامهها، توصیهها و رویکردهای درمانی مورد نظر خود را برای توانبخشی اختلال بیشفعالی ارائه میکنند این کتاب برای علاقهمندان این رشته کتابی کاربردی است که در حوزه روانشناسی تخصصی و روانشناسی سلامت و تربیت کودک و نوجوان و روانشناسی خانواده و تربیت فرزندان و روانشناسی هوش قرار میگیرد. اما تجارب حرفهای مؤلفان این اثر بیانگر آن است که در دهه اخیر بسیاری از کودکانی که با عنوان یا برچسب بیشفعالی به خدمات روانشناسی معرفی شدهاند به سادگی با یک ارزیابی بالینی اولیه مشخص شده که این کودکان با وجود نشان دادن برخی از علائم و نشانگان بیشفعالی و فزونکنشی، در شرایط مطلوب نگرشی و انگیزشی و برخورداری از امنیت روانی و احساس خوشایند عاطفی از دامنه توجه بسیار رضایتبخشی برخوردارند. به سخن دیگر درصد قابلتوجهی از کودکانی که با برچسب بیشفعال معرفی میشوند فقط مبتلا به یک اختلال رفتاری قابل مدیریت و اصلاح به نام «بیقراری» هستند. از جمله اهداف تألیف این اثر، جلب توجه همه کارشناسان و صاحبنظران حوزۀ روانشناسی و توانبخشی کودکان استثنایی به تمیز بههنگام و تشخیص افتراقی سریع کودکان بیشفعال و کودکان بیقرار است.